محل تبلیغات شما
1.بعد چند شب نسیم خنک ملایمی می وزد. تن عرق کرده ام را از روی تخت جابجا میکنم. امروز روز خسته کننده ای بود. توی مرکز تصویر برداری طبی و بعد دندان پزشکی و ترس جانکاه از ابتلا به کرونا. ترس از نشستن توی تاکسی. ترس از نشستن کنار ادم ها حتی با فاصله. ترس از خیلی چیزها. چقدر ادمیزاد میان غم و غصه های دنیا برای تحمل این فاصله و ترس طفلکی است. برای مردن با رنج. حسی شبیه به خفگی در دریا. 2.به شدت حواس پرت شدم.

من الان تو اون مرحله ام

تو بزرگی، خودت مواظبمون باش!

شب چرا میکشد مرا؟ تو نشسته ای کجای ماجرا؟

فاصله ,توی ,نشستن ,غصه ,غم ,های ,ترس از ,و ترس ,از نشستن ,و غصه ,غم و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

من کيستم!؟...